دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

لب


بوی تعفن از لبه های پنجره قلبم بیرون میزند

و لبه ی تیز گیوتین را روی گردنم حس می کنم

یاد لب های شهوترانت افتادم

با رژلب صورتی

و لب های شرمگاهت که یک بار از روی شلوار لمسشان کردم

                                       لبه های احساست تار و پودم را شکافت 

و از نو بافت


چشمانم را می بندم...

تمام این لب ها و لبه ها را می بوسم


... چشمانم را باز میکنم:

لبانم را از لب پرتگاه بر می دارم


و باز هم هبوط و سقوت...




نظرات 8 + ارسال نظر
سارینا جون جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:56 ق.ظ http://gorganlove.ir

دهانتان را با ذکر صلوات خوشبو کنید[گل]* اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم * [گل]الهی آمین ممنون به خاطر وبلاگ زیبات واقعا قشنگه[قلب][خجالت] ارسال اس ام اس روزانه 4 عدد از سایت زودی بیا ثبت نام کن[نیشخند][تعجب]

نیلوفر جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.khuneye-niloofar.com

تاثیر گذار بود و زیبا...

نیلوفر جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.khuneye-niloofar.com

وبلاک شما هم مثل یه داستان بلنده...که آدم دوس داره ببینه آخرش چی میشه:)

نیلوفر جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.khuneye-niloofar.com

راستی اگه اجازه بدین لینکتون کنم؟

باعث افتخار منه. البته من هم لینکتون می کنم

قاصدک شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ق.ظ http://m-shaker.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
ممنون از حضورتون..ولی چرا اینقدر مایوس؟؟؟؟
حالا کی گفته که ما گناه کار نیستیم که شما خرجت را از ما سواکردی و اونو گفتی؟؟؟.تنها حس خوب و مشترک اکثر آدمیان
اینه که میل نهانی و آشکارشون میل بسوی خوبی هاست.
بهترین ها را برات آرزو میکنم..به امید دیدار..یاعلی مدد

به میل نیست
به عمل هست
و اونکه علمش بیش و عملش کمتر
روزگارش در دوعالم سیاه تر...
وای به حال من...
وای...

ونوس شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ق.ظ http://trytowrite.blogsky.com

میام به موقع برای خوندن
ولی یه سوال...
مگه کرگدن تنهایی سفر می‌کنه؟

اره عزیز
می تونی اولین پست های وبلاگ را بخونی. اونجا کامل توضیح دادم.
ممنون از حضور مهربانت

علی اکبر شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:09 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
شعرت علیرقم بی پردگی های وبلاگت زیبا بود ..
نمیدونم یه جورهایی ازادی بیش از حد به نوشته هات دادی که شاید یه جورهایی منحصر به فردشون کرده ..
ممنون که اومدی به وبلاگم
موفق باشی

خوب یا بد
دریده یا در خفا
اینجا جایی است که نقابم را بر می دارم
و هر انچه از لحظه های زندگی، از قلبم و از ذهن خسته ام می گذرد، بدون هیچ فیلتر و سانسوری در این حرمسرا جای میگیرد
ممنون از حضور گرمت

محمد چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:19 ب.ظ http://www.zemzemeh.blogsky.com

این متنها و شعر گونه ها بوی فروغ میدهد!

برام جالبه؟!
اخه من شعر زیاد می خونم اما فروغ هرگز نخوانده ام!
بیشتر سهراب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد