تنهایی پایان نمیابد
عشق جاریست
عقل پیشوای گمراهیست
و زمان...
زمان بی رحم است
وسلام
گر گذرت بر کوچه خاطره ها افتاد
سنگی در جوی احساس روانم بینداز
شاید شیشه تنهاییمان بشکند
شاید بغضم بشکند
شاید طلسم این خفقان هم
بشکند