تنهایی
واژه عجیبیست
و قطعا مفهومی به مراتب تلخ تر و سرد تر از غربت
غربت می تواند به معنای بی کسی باشد
یا شناخته نشدن
و حتی غریبه بودن
بی کسی به معنای نداشتن هیچ دوستی
و تنهایی
می تواند پس از یک خیانت اتفاق بیافتد
و گاه چندین خیانت توام
یا حتی پی در پی
و یا هردو
مثل الان
چیزی شبیه به یک فاجعه
وقتی همه اتفاق های بد با دقت و شقاوت تمام با هم گره می خورند
مثل امروز من
friends. Family. Parents... And every body that I known
broke my heart
I'm so tired
of be alone
حسی شبیه به هیچ چیز
حسی شبیه به نداشتن
یا نبودن
قبرستان تنها جاییست که اهالی اش اهل خیانت نیستند
و خوب گوش میکنند
به داستان های دردناک زندگی من
قطعا می دانند اشتیاق پیوستنم به جمع سرد و سوزانشان را
و اینکه چقدر دوستشان دارم
در تمام لحظاتی که کس دیگری نیست
برای دوست داشتن
و نمانده دوستی که خنجر نزده باشد