دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

تنهای و بی کسی به دست و پایت پیچیده


کم اوردی و حس می کنی هیچی برای از دست دادن نداری



یه پیام میدی به تنها دوست ده ساله ات که اتفاقا انلاینه :

- می خوام بمیرم


بعد یه جوری جوابتو میده انگار اصلا نشنیدتت و شروع میکنه از اتفاقات زندگیش میگه


یکی در گوشم گ 

گفت :  برو  بمیر ...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد