-
آخرین پست عاشقانه
سهشنبه 10 فروردینماه سال 1389 23:12
Sweet little words made for silence not talk Young heart for love not heartache Dark hair for catching the wind Not to veil the sight of a cold world Kiss while your lips are still red While he's still silent Rest while bosom is still untouched, unveiled Hold another hand while the hand's still without a tool Drown...
-
مزدا
دوشنبه 9 فروردینماه سال 1389 12:54
آیا می دانستید؟ http://www.mazda.co.uk/AboutMazda/AllAboutMazda/Timeline/ What's in a name? The name Mazda stems from Ahura Mazda, the highest Zoroastrian God of reason who granted wisdom and united man, nature and the other gods. It also closely resembles the sound of the company founder's name, Mr Jujiro Matsuda. He...
-
آمارهای جالبی از طلاق :
یکشنبه 8 فروردینماه سال 1389 10:33
- 70 درصد متقاضیان طلاق زنها هستند . -در سال 87 ، حدود 82 درصد از طلاقهای رخ داده ، توافقی بوده است. -مهمترین عامل طلاق ناآگاهیهای جنسی است . -سه عامل اصلی طلاق ، فقر ، اعتیاد و عدم تفاهم است . - عدم تمکین مهمترین عامل طلاق در تهران بوده است . -نیمی از طلاقها در 5 سال اول زندگی رخ می دهد . -در 80 درصد طلاقهای رخ داده...
-
بی دلیل
یکشنبه 8 فروردینماه سال 1389 09:48
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ -دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"دوست دارم تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ -من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی باشه.. باشه!!!...
-
دانلود کنید
شنبه 7 فروردینماه سال 1389 19:26
در ادامه تغیر روند وبلاگ. سه تا اهنگ برای دانلود : http://s1.picofile.com/gitan/Music/08.Deltangi.mp3.html http://s1.picofile.com/gitan/Music/%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%85%D9%8A.mp3.html http://s1.picofile.com/gitan/Music/Nima%20Allameh%20Ft.%20MTI%20-%20Doroogh%20_R_B%20Version___wWw.MuSiCaAl.com__.mp3.html
-
بی شک مرا خر فرض کرده!!!
شنبه 7 فروردینماه سال 1389 19:21
ماه قبل: می خواهم خطم را عوض کنم هفته قبل: می خواهم گوشی ام را خاموش کنم دیروز: دارم میرم سفر ، گوشیم انتن نمیده فردا... و فردا... و فردا... " مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد" می دونید الان چی می چسبه؟ گوش دادن به اورال با صدای بلند....
-
÷
جمعه 6 فروردینماه سال 1389 12:41
امدم اما امدنم را دوست ندارم. اینجا را دوست دارم _خیلی زیاد_ اما اگر فقط... ناچارم کرده اند که درش را تخته کنم... _دیگر زخم به استخوان رسیده است_ اما دلم نمی آید... اینجا می نویسم اما خود واقعی ام را می برم در گوشه ای دیگر پهن می کنم. تقسیم را دوست ندارم اما تقسیمم کردند اینجا تخته نشد فقط دل نوشته ها و سر گذشتم از...
-
1
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 21:23
سال جدیدمون هم توی این خراب شده تححویل شد! تنهای تنها...
-
هم اغوشم
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 20:20
من نه فقط تنهایی را حس می کنم که میبینمش که در کنارم نشسته! با من می خوابد، در اغوشم. میکشد گاه هم صحبتم می شود و گاه با هم قدم می زتیم. سال تحویل را با وبگردی گذراندن هم عالمی دارد عالمی غمگین اما به مراتب سنگین!!!
-
do you remember ? its for you. my asena
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 19:55
The whispers in the morning Of lovers sleeping tight Are rolling like thunder now As I look in your eyes I hold on to your body And feel each move you make Your voice is warm and tender A love that I could not forsake 'Cause I am your lady And you are my man Whenever you reach for me I'll do all that I can Lost is how...
-
عیدی می دهم ( به جون خودم)
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 19:32
اینجا خونه ی منه تمام همسایه هام رو مثل فامیل های مجازیم دوست دارم و می خوام سر سال تحویل یه جایزه بهتون بدمیه عیدی.... اما فقط باید به این سوال جواب بدید: اون چیه که وقتی داری دوست نداری داشته باشی و وقتی که نداری دوست داری داشته باشی؟ پشیمون شدم. ببخشید. واقعا ببخشید... تنهایم تنهای تنهایم سالم را اینجا تحویل میکنم...
-
یعنی عید نوشت
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 05:47
اول ببخشید من زیادی رک هستم. خصوصا در حال حاضر که دل و دینم برفت و دلبر به ملامت برخاست! دیروز-جمعه- و امروز- شنبه و روز عید- دارم میرم سر کار! نه به خاطر پولش. شاید چون جای دیگه ای ندارم که برم! عید مال بچه گی بود و مهمونی رفتن و مسافرت رفتن و عیدی گرفتن یا حتی لباس عید خریدن! چه شوقی داشت! اما این روز ها ... انقدر...
-
شکل رفتن
پنجشنبه 27 اسفندماه سال 1388 22:17
رفتنت را -هرچند سخت- اما پذیرفتم -گفتی که بر میگردی- ... ... ... ... ... ... . . . رفتی دلت تنگ نشد در خاطرت جایی نداشتم تو رفتی که بروی و از شکل رفتنت شکه شدم از دوریت غصه نخوردم فقط از دل سنگت چشم دیگری داشتم دیروز که میرفتی با اشتیاق پریدی و بی هوا از هزاران چشم بوسیدی و گریستی... امروز وقت رفتن حواست پیش من نبود و...
-
200
پنجشنبه 27 اسفندماه سال 1388 07:46
دیشب رفتی و ... و عجیب رفتی 2 روز دیگر عید است و م ن حس نمی کنم... اصلا... نه خانه تکانی کردم و نه... دیگر هیچ چیز این هم 200 امین پست، و مثل صفر ، خالی عشق بعضی وقت ها مثل یک گیلاس بزرگ میمونه که قراره درسته قورتش بدی... یا توی گلوت گیر میکنه و خفه میشی یا با کلی بدبختی پرتش می کنی بیرون یا اگه خیلی خیلی مرد باشی...
-
دست خط یادگاری
چهارشنبه 26 اسفندماه سال 1388 01:29
دست خط زیر که دل-یار در وبلاگ دل-زاد یادگار گذاشت: "خدایا من خیلی دوسش دارم..... یه جوری بهم بگو گناه نکردم..... خدایا بگو تو این رابطه تو هم کنارمونی خدایا خیلی دوست داریم"
-
خواب
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 00:56
دستم را توی حلقم فرو میکنم باید هر طور شده این خواب آور های لعنتی را بالا بیاورم سالهاست که خوابم کرده اند اما این اواخر زیادی به خوردم داده اند! خوابم... عجیب خوابم برده است و هیچ نمی فهمم. نقطه.
-
هفت برم
یکشنبه 23 اسفندماه سال 1388 15:33
آه که دیشب تا صبح هفت برم عشق را کشف کردم همین. نقطه.
-
دل بستگی
شنبه 22 اسفندماه سال 1388 00:15
بعضی وقت ها دوست داری به بعضی چیز ها و بعضی کس ها دل ببندی که می دونی از خواب گذرا ترند و لی انقدر دوست داشتنی هم هستند که ححتی در خواب هم نمی توان دیدشان... و چه شیرین دل بستنی است این دل بستن ها.... و چه جان سختند بعضی خاطره ها... و چه عمیق بعضی زخم ها... و امان از یاد گار ها... یادگاری هایی که امانت را می برند و...
-
بهترین وصف من
پنجشنبه 20 اسفندماه سال 1388 05:46
شاید تا به امروز کسی مرا اینگونه توصیف نکرده باشد: "کله شق" چقدر دوست دارم ان لحظه ی وضو را و آنچه را که دوباره دستم می کنم و یاد تو
-
من فقط عاشق اینم
سهشنبه 18 اسفندماه سال 1388 20:20
" من فقط عاشق اینم ... الکی بگم ... تو بگی که نمی تونم... " و من فقط ارزو می کنم که تمام جدا جدا شدن هایت الکی باشد... کاش اشک هایت الکی باشند... کاش وقتی مچت را محکم گرفته بودم، شوقت برای رفتن زیر ماشین الکی بود... کاش عشقت الکی بود... کاش خوبی هایت را می شد الکی پنداشت... کاش ... اگر الکی بودی اینقدر از...
-
صادق
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1388 16:23
بعد از غروب در شبی از شب های پایانی ماه کاسه آشی را دستم گرفتم و از کوه بالا رفتم -نه زیاد بالا- و در گوشه ای نشستم و در چشمان سگ ولگرد صادق هدایت خیره شدم آنجا خودم را دیدم، شما را هم دیدم گویی مهمانی بود و من انجا تمام مردمان را دیدم!!!
-
صفت 21 ام
جمعه 14 اسفندماه سال 1388 11:18
دختر ها... نه پسر ها هم... باز هم نه... تمام ادم های این قرن سیاه 21 صفت های خویش را فراموش کرده اند چونان سگ نه... سگ اینگونه نیست.... شایدد چون گربه... هرچه به پایشان بریزی هرچه تر و خشکشان کنی هرچه از جان بگذاری برایشان در نهایت دیگری که امد تکه ای غذا که جلویشان انداخت چنان به لیسیدن کفش هایش مشغول می شوند که تو...
-
مسموم
جمعه 14 اسفندماه سال 1388 09:04
مدتی است که دستم به سمت کیبرد میرود، نوشتنش بیرون می جهد، اما وقتی خون نوشته هایم بر چرک نویس دنیای مجازی می پاشد میبینم که درونم، چقدر تکراریست و باز هم می خواهم رگ دستم را بزنم و باز هم خون نوشته های سیاهم را اینجا بپاشم تیغ کیبردم کند نشده است شاید رگ های من ملتهب شده اند یا قلبم جان ندارد این خون سیاه لعنتی را در...
-
فکر میکنم
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 23:36
گاهی وقت ها فکر می کنم هیچ نداری مگر نیم جو معرفت ... شاید... یه مدت پیش یه دوستی یه چیزی گفت که من خیلی به دلم نشست با اجازش اینجا می نویسمش : "سهم من از هم بستر قصه ی همان مرغان مهاجری ست که فقط می گذرند..."
-
ماده گرگ
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 23:07
قابل توجه دوستان عزیز از امروز گودزیلا تغیر نام پیدا کرده و مفتخر شده به نام زیر که خودم براش انتخاب کردم: ماده گرگ البته ماده گرگ جان تنها دلیار کولی دلزاد هست
-
دومین تصویر وبلاگ من
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 19:51
معمولا دوست ندارم توی وبلاگم عکس باشه. اما این دومین عکس را می گذارم. برای صاحبش صلواتی بفرستید.
-
آنچه که از آن هیچ سهمی نداشته ام
چهارشنبه 12 اسفندماه سال 1388 08:55
حذف شد
-
مرگ من روزی
یکشنبه 9 اسفندماه سال 1388 22:14
************************************* ************مرگ واژه در لحظه************* ************************************* _______تو بودنم را جشن می گیری، ================================= ((((((((((((و من لحظه ها را، با واژه می روم)))))))))))) ================================= //در جمله هایم به دنبال "تا" نگرد//...
-
بی ادم
یکشنبه 9 اسفندماه سال 1388 21:57
عشق مرد عشق پشت در یک خانه مرد عشق سیلی هم خورد عشق کبود هم شد عشق اه ها کشید عشق اشک ها ریخت عشق را به خاک سپردند عشق به اسرار الهی پیوست مزار عشق هم به اسرار الهی پیوست ... و بشر بدود به دنبال مزار عشق خاک به خاک -در تمام خاک زمین شهر به شهر مسجد به مسجد حتی در خود خانه ی خدا قرن به قرن لحظه به لحظه... بشر بدود به...
-
حرفهای ما هنوز ناتمام ...
جمعه 7 اسفندماه سال 1388 23:21
تا نگاه می کنی، وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود آی ... ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می شود