-
قلب
چهارشنبه 7 شهریورماه سال 1397 00:07
هیچ وقت دوستی نداشتم. در دبستان: سال اول و دوم. همیشه زنگ های تفریح تنها بودم و رد کلاس هیچ کس دوست نداشت کنار من بنشیند. هیچ اسمی از آن دوران در ذهن من نماند جز خانم معمار! پیرزنی که به نهایت مرا در کلاس تحقیر می کرد. هرچند که درسم خوب بود اما وضع مالی خوبی نداشتیم و به خاطر هدیه روز معلم که باب طیعش نبود حسابی مرا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 شهریورماه سال 1397 19:14
بگذار به سیاهی دل بسپارم بگذار زخم ها عفونت کنند تا تمام من را بگیرند بگذار که فراموش شوم بگذار هرچه می خواهند بگویند بگذار تا بگذارم و بگذرم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 شهریورماه سال 1397 01:18
سرکوب بودن با عرف در تمام سی سال بودنم. نبودم زندانی افکار و جامعه هرگز زندگی را آنطور که دوست داریم پیش نبردیم شاید اصلا چیزی را دوست نداشته ایم فقط در توهمی پوچ دست و پا زده ام رفاقت وجود خارجی ندارد و اصالت دست و پا گیر است ما مرده ایم و خیال خوشی داریم زندگیمان واقعی نیست تف بر من بر این نوشته ها بر این سردرگمی ب...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 21 مردادماه سال 1397 23:27
تنهای و بی کسی به دست و پایت پیچیده کم اوردی و حس می کنی هیچی برای از دست دادن نداری یه پیام میدی به تنها دوست ده ساله ات که اتفاقا انلاینه : - می خوام بمیرم بعد یه جوری جوابتو میده انگار اصلا نشنیدتت و شروع میکنه از اتفاقات زندگیش میگه یکی در گوشم گ گفت : برو بمیر ...
-
عنوان
چهارشنبه 17 مردادماه سال 1397 04:49
قرار است افسانه بشوم یا هیچ دوراهی از میان تباهی و خدایی در بهبوهه تنهایی آزردگی بیماری مستی سیگار شکست بی رحمی غربت عجز ناتوانی اندوه درد پیمانه لبریز کشش کم آورد ش ک س ت گ ی پیوسته ممتد حیاط حیات شرمت باد پراکندگی همت بزگ مرد روزگار بلا مصیبت دیده نگاه اسایش ظاهر دروغ
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 17 تیرماه سال 1397 23:33
مرغ پرورشی در مرغداری خشبخت تر است یا مرغ ازاد؟ بز کوهی یا بز گله؟ اسب رام یا اسب وحشی؟ تضمین امنیت سلامتی غذا و دارو و در کنارش بردگی و مصرفی بودن بهای آزادی چیست؟ ایا ما حاضر به پرداخت بهایش هستیم؟ آزادیم یا در گله؟ اندوه در من جایی ندارد چرا که این من هستم که در اندوه گرفتار و محبوسم. در ان دست و پا می زنم یک روز...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 تیرماه سال 1397 01:47
چند روز پیش بد که برایم یک لیوان خرید. روش نوشته بود -تو حالمو خوب میکنی- و بعد با کلی ذوق و شوق دادش به من. چشماش برق می زد. یه جوری نگاهم می کرد انگار تمام دنیاشم. نمیدونم من که خودم توی دنیا هیچ جایی ندارم چطور شدم دنیای یکی دیگه. یه جورایی بعضی وقتا فکر می ککنم یکی دیگه نیست. انگار خیلی بهم نزدیکه. همین هم می...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 خردادماه سال 1397 19:35
درست است که آرزوی یافتن راهی برای بیرون کشیدن قلبم از قفسه سینه لحظه هایم را خون آلود کرده است . لیکن آرزوی جنگی تن به تن و یا اسلحه ای روی شقیقه ام چیزی است که در فرای هر احساس بر بودنم سایه انداحته. اه که چقدردلم می خواهد به بند کشیده شوم و شکنجه ام کنند. و فکر میکنم که تمام زخم هایی که روح خسته ام برداشته شاید با...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 خردادماه سال 1397 05:42
روزی که بت ها می شکنند. انگار تمام تو می شکند. اینکه ابراهیم بت خانه باورهایت باشی شهامت می خواد و آمادگی برای مر گ و مطرود شدن از تمام بت پرستان. در تمام زندگی خدایی را پشت و پناه خویش پنداشته ای و ناگهان در پل صراط میابی که هیچ کس پشتت نیست. هیچ دست پنهانی ظالمان را به مجازات نخواهد رساند و هیچ جایگاه حقی برای...
-
قلب - سایه
دوشنبه 14 خردادماه سال 1397 08:19
در یک شهر کوچک و گرمسیر در جنوب ایران نزدیک به سی و پنج سال پیش ؛ بعد از دو برادر و یک خواهر آخرین فرزند خانواده ای شش نفره و سنتی بود. نور چشمی و عزیز و کانون توجه. که حتی تا ۷-۸ سالگی قبل از آن اتفاق همیشه در بغل مادرش یا دیگر اعضای خانواده می خوابید. با برادر بزرگش دوازده سال اختلاف سنی داشت. او مثل پدری مهربان...
-
قلب ۱۵
دوشنبه 14 خردادماه سال 1397 04:00
فکر می کرد اگر قلبش را از سینه خارج کند احساساتش تمام می شود. چه ساده انگارانه میپنداشت که تمام خیانت ها و نامردی ها در قلبش جای گرفته اند. لیکن نمی دانست که وجودش ساخته شده با تمام این زجر ها. سرگردانی بهترین واژه ایست که شاید وصف حالش باشد. آرمانهایی داشت که در سرزمین پدری دست نیافتنی بود. مسلمانها به هیچکس اجازه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 خردادماه سال 1397 03:42
خستگی عجیبی در دست پایم پیچیده. کمرم راست نمیشود. دلم گرفته و نا امیدی بر شبهایم می تابد. روزهایم اما تاریک است. به تاریکی خواب.
-
شاید قلب... شاید...
جمعه 11 خردادماه سال 1397 03:57
مرگ در چند قدمی همه مان نیست. مرگ در واقع خود ماییم. ما مرده ایم. ما می کشیم. و کشته می شویم. بارها و بارها. زندگی مرگ پیاپی است. هر که گفته مرگ تدریجی است. دروغ گفته. آنچه اصالت دارد مرگ است و آنچه توهم است. زندگیست. مرگ ما شاید از همان لحظه ای اغاز شد که در گوشمان اذان گفتند. و مرگ دیگری با غسل تعمید. همه ما مُردیم...
-
قلب ۱۴
چهارشنبه 9 خردادماه سال 1397 00:10
پیامبر من اگر پیامبر بودم اما عشق را ممنوع نمیکردم. به جای گشت ارشاد شاید کارناوال شلدی راه می انداختم. امر به معروف و نهی از منکر را اما میگذاشتم سر جایش باشد به جای آن تعریف معروف و منکر را عوض می کردم. منکر را تشکل های مذهبی از همه نوعش و معروف را عشق تعریف می کردم. اینها همش شعره. من اگر روزی پیامبر بودم یا ادعای...
-
قلب ۱۳
سهشنبه 8 خردادماه سال 1397 23:48
همه ما موجودات خودخواه و خود محوری هستیم. فرقی نمیکند از چه آیین و مذهبی. نهایتا حتی انسانیت هم به خاطر حس خوبیست که بهمان میدهد. و اگر همین لذت را در قتل یا دروغ یا ریاکاری می دیدیم قطعا راهمان از انسانیت جدا می شد. و دقیقا نقطه عطف زندگی هم همینجاست. مسلمانها خودشان را در ثروت و ریا و بدختهایشان هم در حماقت پیدا...
-
قلب ۱۲
سهشنبه 8 خردادماه سال 1397 23:21
خوب یا بد. حقیقت است. من برای پول کار نمیکنم. در هر لحظه از زندگیم تنها کاری را انجام می دهم که از آن لذت می برم. من هرگز تن به زندگی یکنواخت و تکراری و ملال آور نداده و نخواهم داد. مسلمانها این را عیب بزرگی می دانند. باید کار کنی و پول در آوری. نه آنقدری که نیازهایت تامین شود . بلکه آنقدر که از بقیه جلوتر باشی! و...
-
قلب۱۱
دوشنبه 7 خردادماه سال 1397 00:37
این جماعت گاهی چنان برای تفریحاتشان تورا خرد میکنند که برای سر پا بودن مجبور میشوی تمام هیکلت را آتل ببندی. و بعد خیلی ساده ظاهری درست میکنی شبیه خودشان . و مراوداتت را ادامه می دهی . اما تو در قالبی دیگر زندگی خواهی کرد. درست باب میل آنها. وای از روزی که فراموش کنی که تو یکی از آنها نبودی! من فکر میکنم بدترین کار...
-
قلب ۱۱
شنبه 5 خردادماه سال 1397 17:52
کسی که قلب ندارد. با اعتماد بیگانه است. هرچند گاه ممکن است فریب بخورد و به دام بیفتد . لیکن در اعماق وجود خویش همیشه تنهاست.
-
قلب ۱۰
شنبه 5 خردادماه سال 1397 01:02
پدر هفت یا هشت سال پیش بود که رفتم بانک تا سود وام مضاربه ای را پرداخت کنم و تا یک سال دیگر باز پرداختش را تمدید کنم . حتی جور کردن سودش هم راحت نبود. چه برسد به خودش! با یک کارگاه تعطیل! و ساختن دستگاه هایی که کار ساختشان را به عنوان جوشکار. طراح فنی. کد نویس برنامه. متخصص برق . لوله کش و ... تا بازاریابی و فروش و...
-
قلب ۹
جمعه 4 خردادماه سال 1397 23:19
تنهایی واژه ای مانوس با شکستگی است. راه تنهایی غالبا از شکست های متوالی است. لاکن خود تنهایی می تواند انتخابی یا اجباری باشد. تنهایی اجباری با شکست های اجباری و ادغام شده با شکنندگی است. در حالی که تنهایی انتخابی می تواند از ترس شکستگی باشد. و در نهایت تنهایی می تواند خود یک راه باشد. تنهایی سر آمد تمام گزینه هاست...
-
قلب ۸
پنجشنبه 3 خردادماه سال 1397 22:58
خشم وقتی در جامعه ای سراسر غضب زندگی میکنی و تمام نگاه های غضب آلود را در تمام طول شبانه روز از خانه تا هر جای دیگر به جان می خری. می شود که گاهی هم از کوره در بروی و چند جمله غضب آلود را با صدایی بلند تر از معمول بیان کنی. و فقفط همین کافی است که محکوم شوی. باز هم مغضوب. و مغضوب تر. و زندگی و بودن سخت و سخت تر. و...
-
قلب ۷
چهارشنبه 2 خردادماه سال 1397 21:03
قلب شاید یک روز بیمار باشد و تراوشاتی سیاه داشته باشد ولی وقتی که تمام میکند و میمیرد هیچ چیز از ان خارج نمیشود و اهسته اهسته کرم میزند و بو میکند. نه حتی چند کلمه متافن یا حس درد و حتی چرک و خون ... اضافی ام در این دنیا. در نگاه ادمها . در قلبشان و عقایدشان. این حیوان ازارها وقتی میفهمند که در سرت چه می گذرد مثل یک...
-
قلب ۶
دوشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1397 17:35
گاه آنقدر غرق در روزمرگی ها می شوم که فراموش میکنم کارد تیزی در داست دارم . و باید هرچه سریعتر ماموریت خویش را به انجام برسانم. زندگی همین است. فراموشی های پی در پی . معلول پیشامدهای ناخواسته و اهداف پوچ ناگهانی. سر تکان دهی رو زها و ماهها می گذرند و تو دورتر و دورتر می شوی. رسم نا خوشایندی است. انگار تمام هستی دست در...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1397 21:27
لحظه ها بدون تو دوستانه رفتار نمی کنند من اما عادت کرده ام به تمام سنگ دلی های زمان این روزها را با خواب و رویا و شبها را به تنهایی و ازلت چون طرد شده ای غریب با چند خط شعر و چند جلد کتاب فقط می گذرانم به امید سفر از غربتی آشنا به غربت غریبه ها
-
قلب ۵
یکشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1397 20:48
بارها شده که در چشمانم زل میزنند می گویند : تو کسخلی! و بعد که از سیاهی قلبم خبر دار می شوند مرا تهدید به قطع ارتباط و متهم به نجاست میکنند. من هنوز نفهمیده ام که چطور انچه در ذهن یک نفر میگذرد میتواند اورا نجس یا طاهر کند. اما من فقط با خودم روراست بوده ام. یعنی صداقت با خودم اینقدر بد است که می تواند یک نفر را نجس...
-
قلب۴
یکشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1397 02:04
بس است دیگر. از این ویروسها نوشتن و اندیشیدن بهشان کافی است. استرس های زیادی به من وارد میکند این قلب بیمار. با مسلمانها ریستن حس پوچی است که تمام زندگی ات را فلج میکند. اخ باز هم تیر کشید. شبها نمی خوابم. مدتهاست. روزها به تخت و بالشم پناه میبرم. چشمانم را میبندم و می خوابم. تمام طول روز را ازشان فرار میکنم. شب که...
-
قلب ۳
چهارشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1397 15:57
آنها کتاب هم نمی خوانند. شعار میدهند که پیامبراشان گفته اطلب العلم وللو بالصین!! ولی الگوی زندگیشان حسبنا کتاب الله است و سوزاندن هر چه کتاب دیگر است!! اخر می ترسند! اگر کتاب بخووانند قد می کشند و انوقت جواب نگاه دیگران را چه بدهند؟؟ من قلبم تیر می کشد. من همیشه برای خودم زندگی کرده ام به خاطر همین هم کافر و نجس شده...
-
قلب ۲
سهشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1397 03:17
مسلمانها مثل چمن هستند. جامعه ای پر مصرف پر ادعا و هم شکل و کوتاه قد. که به سرعت تکثیر میشوند. تمام سطح زمین را پوشش میدهند و هیچ ثمری هم ندارند. برای زندگی میان انها فرقی نمیکند چمن باشی یا گل سرخ یا سرو یا نخود یا حتی لوبیای سحرامیز! حق نداری از انها بلند تر شوی. سرت را میزنند. پایینت میکشند و اصلا نگران نابودی هیچ...
-
قلب ۱
دوشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1397 22:59
قلب لعنتی در سینه ام زیادیست درد میکند می سوزد حجم دردی که به دوش میکشد از سینه ام بزرگتر است چند قدم تا اشپزخانه بیشتر راه نیست . کشو را باز میکنم و ان چاقوی تیز و بزرگ را بر میدارم . همانکه مادرم همیشه با ان مرغ و گوشت تکه می کند . باید جایی را پیدا کنم که وقتی چاقو را در سینه ام فرو میکنم کثیف کاری نشود . نباید...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 اردیبهشتماه سال 1397 23:45
دو قدم مانده به مرگ با غروب پهلوی نا امیدی مرگ سیاهی و تباهی نه تنها بر اسمان کشورمان که بر قلبهای یخیمان و ذهن بیمارمان سایه افکند و چهل سال است که ندایی در وجودمان فریاد میزند دو قدم مانده به مرگ شهامت فریاد را در گلوهایمان گردن زدند و بغض مثل طناب دار هر لحظه محکمتر میفشرد گردن ارزوهایمان را دو قدم مانده به مرگ...