دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

راستی یک سوال؟

راستی یک سوال؟


به نظرت امروز من هم به اندازه ی تو دور شده ام؟


به همان اندازه که همیشه می گفتی، غرییبه شده ام؟


به نظرم خیلی خوب مرا از خود می رانی!


به نظرت خیلی زود صبرم تمام شده؟


به نظرم هر چیز ی اندازه ای داره،


به نظرت از اندازه ها رد نشدی؟


تو مرا خوب می شناسی

خیلی خوب...


به نظرت روزی که می گم: "دیگه همه چیز متقابل..."


شوخی می کنم؟


به نظرم یه کم بیشتر باید انرژی بذاری 


به نظرت ارزشش را داره؟


به نظرم دیادی دارم توضیح می دم


به نظرت بهتر نیست تجدید نظر کنیم؟

هیچ کس نیامد

دیدی وقتی بغض خفه ات می کرد

وقتی نگاهت فریاد می زد

وقتی درد تو را در انتهای کوچه بن بست بی کسی خفت کرده بود 

 حتی اشک هم به فریادت نرسید

دیدی وقتی بی هوا برای کمک زنگ خانه ای را زدی که روی درش نوشته بود  "دوست"

همین که فهمید دستی به سمتش دراز شده 

هیچ کس نیامد 

یادت هست وقتی منجی بی کسی کوچه های بن بست بودی همه قول همراهی می دادند

و نوبت به خودت که رسید

هیچ کس نیامد

دیدی

دیدی همین که گفتی: "محبت"

همه یک صدا گفتند: " دیوونست!!! حرفاش چه بچه گونست..."

دیدی به وقت بی کسی ها

هیچ کس نیامد 

هیج  شانه ای لحظه ای دستش را به گردن بغضت نینداخت

هیچ کس نیامد

هیچ کس نیامد

هیچ کس نیامد


پ.ن: دیدی حتی تو هم نیامدی

این خدا هم سر لج داره با ما؟؟؟

اخه بی معرفت یه جای این زندگی یهه دلخوشی واسه ما می ذاشتی

یه نور امید...

جالبتر وقتیه که امید خیلی ها باشی وخودت نا امید ناامید باشی!!!

همه می خوان واسه تو

من موندم

من موندم تو کار خدا موندم

من موندم توی لجنزار دنیا موندم

من موندم  توی بی کسی موندم

من موندم واموندم

من موندم  که چرا؟


اقای همساده منو یاد زندگی خودم میندازه!!!


زندگی ادامه داره


من تصادف می کنم


ماشینم را می خرند 400 هزار تومن!


6 تا از دندون های جلوم را از دست میدم


بیمه تف هم کف دستمون نمیندازه


خلاصه به فاک عظما میریم


بعد هم می مونیم!!!!!!!!!