دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

تو

کنار تو بودن حس ناب خوشبختیست

کنار تو بودن تبلور تمام ارزوهای دور است

نگاه تو لمس تو ناز تو 

چنان رویایی است که واقعیت را نقض میکند

تو تقطه عطف احساسی

تو چنان ظریفی که بلور شبنم بر گلبرگ اقاقی و چنان استوار چون سخره های هزاران ساله

تو مثل باران زلال مثل برف سفید مثل اقیانوس پر تلاطم مثل اسمان وسیع و دست نیافتنی و مثل چشمه گوارا و زلالی

تو مثل ظهر تابستان کویر داغ و سوزان و مثل نیمه شب زمستان دنا سرد و نافذ 

تو چنان قنچه های بهار دلربا

تو روان مثل اگاهی رودخانه و ارام و صبور مثل ارامش برکه

تو تلاطم عشق و سکون ارامشی 

چگونه میشود در چند واژه دوست داشتنت را توصیف کرد

چگونه میتوانم خواستنت را مقیاسی بیابم

کلام ناتوان و واژه عاجز است. ای مقدس ای خواستنی ای دوست داشتنی ترین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد