دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

سخت


تصمیم های بیهوده! اتفاقات پیچیده! مرا سخت سردرگم کرده اند!  هرگاه که از کنج سقف اتاقم به خود نگریسته ام موجود  غریبی را دیده ام و پس از ان سخت افسرده گشته ام. گذشته و حال نوید بخش های خوبی نیستند. شرایط و دولت و تمام انچه توان تغیر دادن شان را ندارم نیز بشارتی که نمیدهند هیچ، چون غل و زنجیر هایی  بر پا و گردنم داغ عقب گرد می نهند! در گذر زمان تنها یک چیز مرا به سوی اینده پیش کشانده: " تمام این سختی ها تورا سخت می سازند . پیروزی با توست"   و بس.

یا صاحب الزمان یاری ام کنید.

یا باب الله و دیان دینه امیدی جز شما ندارم. 

پدری جز شما ندارم.

و انتظارم از کرم شما کم نیست.

نه اینکه شمارا به خاطر خودم می خواهم. جز شما کسی ندارم که از او چیزی بخواهم. جز شما پناهی ندارم. امید و دست اویزی ندارم. رهایم نکنید.

خدایا به حق دلسوخته ترین مادر دنیا، سینه ی زخمی حسین را به ظهور حجتت مرحم باش...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد