دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

خلوت پاک

سه بار 

و با سه ادبیات بسیار زیبا و هر بار سه ساعت وقت گذاشتم و هر بار زیباتر از دفعه پیش ان لحظه های پاک را به تصویر کشیدم.

و هر بار با اتفاقی نادر و ناگهانی تمام مطالب گم شد!!!!

فهمیدم که:

انقدر مقدسی که نباید بنویسمت.

ان روز هم یک بعد از ظهر پنجشنبه پاییزی بود!!! یادم می ماند.

پنجشنبه 19 اذر ماه 88

نظرات 4 + ارسال نظر
ونوس شنبه 21 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:13 ق.ظ http://trytowrite.blogsky.com

...

[ بدون نام ] یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:28 ب.ظ

دلزاد عزیز
اتفاقی اینجا رسیدم و پست قبلیت رو دیدم.
به عنوان یه دوست که تجربه مشابهی با دوست دختر تو داشته پیشنهاد میکنم اگر چیزی راجع به معشوق گذشته ت توش هست پاک کنی... اینو به خاطر اون میگم که آزار نبینه...

تو؟ با دوست دختر من؟ اصلا منو و اونو از کجا میشناسی؟ اون تمام مطالب منو خونده. و هیچ چیزی از من نیست که ندونه...

زباله دون قیمتی یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ب.ظ http://www.wounded1990.blogfa.com

نمی دانم چه می خواهد
بر سرم بیاید در هفت روز اینده

.............

balm plz
!

نیلوفر دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 06:34 ب.ظ http://www.khuneye-niloofar.com

امیدوارم این خلوت همیشه پاک و زیبا بمونه...
زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد