دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

هابیل- قابیل-قبیله-فراماسون

چرا قابیل هابیل را کشت

سلیمان بن خالد می گوید : به امام صادق گفتم : فدایت شوم مردم گمان می کنند حضرت آدم دختر خود را برای پسرش تزویج می نمود آیا صحیح است ؟ حضرت فرمودند : مردم این طور می گویند ولی آیا تو نمی دانی که پیامبر اعظم اسلام می فرمودند : اگر من می دانستم که حضرت آدم دختر خود را برای پسرش خویشتن تزویج می کرد من هم زینب را برای قاسم تزویج می نمودم . زیرا من از دین حضرت آدم بیزار نیستم راوی می گوید : گفتم فدایت شوم این مردم (یعنی اهل تسنن)گمان می کنند قابیل به این علت هابیل را کشت که بر سر خواهر خود نزاع و اختلاف داشتند . حضرت فرمودند : آیا نیز تو این سخن را می گوئی ؟! آیا حیا نمی کنی که که یک چنین مطلبی را علیه حضرت آدم که پیامبر خداست روایت می کنی ؟!؟ . گفتم : فدایت شوم پس برای چه بود که قابیل هابیل را کشت ؟ حضرت فرمودند : به علت مقام وصایت بود زیرا خدای علیم به حضرت آدم وحی نمود : مقام وصایت و جانشین و اسم اعظم خدا را به هابیل واگذار نماید هنگامی که این موضوع به گوش قابیل که از هابیل بزرگتر بود رسید خشمگین شد و گفت : من برای مقام وصایت و کرامت سزاوارترم لذا حضرت آدم آنان را مأمور کرد قربانی کنند تا خدا در این باره دستوری بدهد . و هنگامی که قربانی نمودند خداوند فقط قربانی هابیل را قبول نمود قابیل به علت حسادت هابیل را شهید نمود .
« فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ»
قربانی یکی از انان قبول و از دیگری نا مقبول شد .

خواندن ادامه مطالب به دوستانی که اطلاعات بالایی دارند توصیه می شود

در ابتدا سخنی صحیح را به نقل از دکتر شریعتی بیان می کنم که بسیار جالب دیدگاه جامع اسلام را بیان می فرمایند و سپس به شرح و بسط می پردازم:

 "در دیدگاه شیعه دنیا و مردم به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند: هابیلی ها و قابیلی ها. چیزی این بین وجود ندارد. یا با هابیلی ها هستی و از قابیلی ها بیزاری یا برعکس. نمی توان با هر دو دوست بود یا از هردو بیزار بود( مفهوم تولی و تبری)."

در قرآن کریم از هیچ یک از وصایای پیامبران نام برده نشده، و فقط  مستقیم یا غیر مستقیم به وصایا اشاره شده. علت این امر قبل از هرچیز امتحان است. و به جرات می توان گفت که یکی از بزرگترین امتحانات خداوند همین مسئله ی وصایت است. 

در غدیر پیامبر راه هابیلی ها را مشخص کردند ولی فقط 70 روز بعد مردم به سمت قابیلی ها رفتند!

مسئله ی خلافت حضرت علی و جانشینی پیامبر فقط یک مطلب تاریخی نیست، که نقطه ی عطفی است که هابیلی ها و قابیلی ها را از هم جدا می کند.

واقعه ی عاشورا فقط تشنگی و مظلومیت چند نفر نیست، واقعه ی عاشورا ننگ بشریت است و که تمام هابیلی ها که فقط 72 نفرند را هزاران قابیلی به خاک و خون می کشند، عاشورا جنگ تمام قبیله ی هابیل با تمام قبیله ی قابیل است.

تاریخ گواه خوبیست بر این امر که قابیلی ها در سراسر دنیا مدیریت منسجم و واحدی دارند، همانطور که هابیلی ها. اما اینکه صبر خداوند تا کجاست و کی می شود که وصی خدا و رهبر هابیلی ها انتقام تمام خون های ریخته شده را از بی شمار قابیلی ها بگیرد، به من وشما هم بستگی دارد...


در صورت تمایل به معرفی منابع و اطلاعات بیشتر از همین وبلاگ با من در تماس باشید.

نظرات 2 + ارسال نظر
Hell Lord پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 ق.ظ http://my-whispers.persianblog.ir

این پستت حرفهای پست قبلت رو نقظ است!‌

بیگانه جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:09 ق.ظ http://2khtarebade88.blogsky.com/

آره من ۹برابر منصور که جه عرض کنم. صد برابر لذت بردم! اما من میلیون ها برابره منصور شکست خوردم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد