دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

چشمانم

چشمانم به شدت می سوزند

 می فشارمشان

لعنتی ها.... ارام نمیگیرند!


چیزی در فضا پیچیده است


- خانه ای سوخته است؟ 


-نه نه... مثل اینکه چیزی است ...

مثل اینکه ماهی شده ایم و کلر در اب است


-اما بو، بوی سوختن است...


-آری، 

لیک، دلی سوخته است


- دل؟ اما این فضای مسموم ...

هزار و چند صد سال است که دنیا را گرفته


- و هزار و چند صد سال است که پهلوی دنیا شکسته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد