دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

فکر ها

این فکر ها هم جاهایی لنگ میزنند و خدا به دادمان برسد وقتی وسط کویر برهوت 4 چرخ فکرت پنچر میشوند! تو میمانی و بی انتها و بی کسی و 4 چرخ ... و گاهی این فکر هایی که در جاده های بیابانی پنچر میشوند یا موتور میسوزانند تعدادشان خیلی زیاد می شود! انقدر زیاد که فراموششان می کنیم!!!

نظرات 4 + ارسال نظر
شبنمکده جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.abaei.persianblog.ir

پنچر شدن هم عالمی دارد

من شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:48 ق.ظ

همه جا واست نوشتم
________________________________________
روی فرش سنگ مرمر، روی نقشه های کاشی
همینو فقط نوشتم، می میرم اگه نباشی
روی شمعدونی و نرگس، رو گلای ناز پونه
همینو فقط نوشتم، تو بیای بهشته خونه
توی خاکیای کوچه، روی آجرای دیوار
همینو فقط نوشتم، فردا بیست دقیقه به چار
می دونم تو می نویسی اِنقَدَر منو نده رنج
به خذا ببین ببخشید فردا عصری ساعت پنج
روی جلدای کتابا، روی صفحه های دفتر
همینو فقط نوشتم، هرکسی بجز خودت پَر
رو یه تیکه برگ کاغذ، من نوشتم با مدادم
نمی خوای نیا ولی من، هدیه تو بهت ندادم
روی شمعدون قدیمی، روی گلدون سفالی
من نوشتم اینه رسمش؟ راس راسی که بی خیالی
روی خط خطای فنجون، روی قالیای ایوون
همینو فقط نوشتم، راس راسی بیچاره مجنون

فقط در برابر این همه مهربونی اینو می تونم بگم:

من چقدر خوشبختم

خدااااااااااااااااااااااااااااا دوست دارم

من شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:50 ق.ظ

تا نباشی
________________________________________
با سیم ناز مژه هات یه عُمره گیتار می زنم
نگاهِ تو کوک نکنی من خودمو دار می زنم
چشات اگه رو پنجره م طرح ستاره نزنن
دست خودم نیست دلمو به در و دیوار می زنم
تو نباشی من مثِ اون دخترکی که گمشده
گوشه کوچه می شینم از غم تو زار می زنم

قربونت برم تا قیامت پیشت می مونم

جیغ شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:56 ق.ظ http://jootii.blogsky.com

تو می مانی و بی انتهایی و بی کسی و 4 چرخ و یه دماغ سوخته این از همه بدتره که یه جات بسوزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد