دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

200

دیشب رفتی و ...


و عجیب رفتی


2 روز دیگر عید است و م ن حس نمی کنم... اصلا...


نه خانه تکانی کردم و نه...

دیگر هیچ چیز


این هم 200 امین پست، و مثل صفر ، خالی





عشق 

بعضی وقت ها مثل یک گیلاس بزرگ میمونه که قراره درسته قورتش بدی...


یا توی گلوت گیر میکنه و خفه میشی


یا با کلی بدبختی پرتش می کنی بیرون


یا اگه خیلی خیلی مرد باشی شاید بتونی قورتش بری و لذتش را ببری

نظرات 3 + ارسال نظر
binam پنج‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:56 ب.ظ

salam, khodaye mehrabono shokr, are khobam, emtehan dashtam shabo roz dars khondam akharesham rofoze misham, loool.in poste gilaso dos dashtam, midoni yki az bozorgtarin arezoham to bachegi chi bod? inke ye jor gilas doros beshe ke adam betone dakhelesho bebine , ta dige majbor nabasham, done done ona ro va konam ke bebinam kermo hastan ya na, akhey hamishe dos dashtam gilaso yehoii mese dadasham doroste bendazam hava b'ad begiramo bokhoram . mane khengol az bas done done nega mikardam akharesh ashk to chesham jam mishod. gilaso kheili dos dashtam nazi shayad be ghole dadasham lezatesh be hamine ke ba kerma bokhori va asan ham nadoni va be khodet begii asan kermi to kar nis ke, begzarim ke man ta chan roz bahash harf nemizadamo migoftam to dahanet kermo shode, hala ke bozorg shdoam che rahat ba inaii ke hame vojodeshon kermoe harf mizanamo asan ham be ro khdoam nemiaram ke kermi ham hast.(akhhhhhh, khodam chi pas) woww mage cheghad type kardam ke chaiim yakh zade shod?

بینام جان دانستن درد بزرگیست!
و انتخواب اینکه نخواهی بدانی درد بزرگ تریست!

"چشم ها را باید بست...
اصلا نباید دید..."

uncreated جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:55 ب.ظ

لذت هم دارد قورت دادنش؟!
همه ی لذت خوردن مربوط به وقتی ست که طعم طعمه را در دهانت حس کنی...
وقتی قورتش می دهی فقط سنگینی اش برایت می ماند!
درست مثل آب خوردن که خنکایش فقط زمانی لذت بخش است که فضایت دهانت را پر کرده است،وقتی قورتش می دهی و قورت می دهی و هی آب می خوری تشنه ای هنوز! و فقط شکمی برآمده برایت به بار می آورد! همیشه دلم می خواهد آب را هرگز قورت ندهم شاید عطشم برطرف شود!
...

لذتش به حس لجبازی آمیخته با پیروزی دروغینی است که از یک شیطنت بچه گانه نشات می گیرد!

چه عجب؟ یه پست مارو خوندی و یه کامنت معمولی...

ممنون خلق نشده جان

لی شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:42 ب.ظ http://www.leee.blogsky.com/

متن جالبی بود
ممنون از اینکه به من سر زدید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد