دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

دل نوشته های یک کولی

همچون کرگدن تنها به گا رفتم

صدایی ازار دهنده تر از صدای موتور نیست

تخمی ترینداختراع بشر به غایت ازاردهندگی

خستگی مفرط از سرکوب خشمی ممتد

جریان خروشان زندگی در دره های سیلابی وجود

ابرهای سیاهی که امر شده اند به نباریدن

تلاطم لحظه های خالی

پوچی گسترده بر سقف بودن

اسمان دروغگو

زمین بخیل

زمان بی مروت لجباز

وزندگی : لنگ در هوایی یک لحظه ی خوب

اگر زندکی یک خط بود

انگاه

غم یک نقطه نیست

درد امتداد یک نقطه است

زجر نیز یک خط است

که از نقطه شروع تا ابدیت اینده امتداد میابد و به موازات ان در گذشته نیز سایه می اندازد

و شادی تنها یک نقطه است

بدون هیچ ابعادی

جای خالی نقطه هاخطوط بودنم را به پوچی سوق 

می دهد

و شب

با همه ظلمتش

صادقانه ترین جلوه زندگیست

بودنم درد میکند

من

دندان عقل کرم خورده دهان بدبوی جامعه ام

من

تصویر امیدهای نا امید شده 

من 

امتداد گوسفند پرواری در عید قربانم

من 

جوجه نابالغ چهل روزه ای در تماشای قیمت گذاری کشتارگاه

من

باگ افرینشم

من ارور خلقتم

من

تکه سنگی تو کفش این دنیام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد